گیجِ گیج

...کجاست جای رسیدن؟...

گیجِ گیج

...کجاست جای رسیدن؟...

لبخند.۴

                                              

بچه که بودم از دو تا چیز خیلی می ترسیدم؛ یکی از در بسته ،یکی از گم شدن توی خیابون،...گم کردن دستی که گرفته بودمش...  

حالا...بعد اینهمه سال...منم و درای بسته و دستی که انتظار رسیدنش شده شب و روز نوجوونی و جوونی من... 


آقا شیطونه یه وخ فک نکنه برنده شده و من لبخند نمی زنم!

نظرات 1 + ارسال نظر
پاورقی های من شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:02 ب.ظ http://www.myfootnotes.blogsky.com

وبلاگ پاورقی های من
" مقالات و ترجمه های علمی – فرهنگی و هنری به همراه گالری عکس"
http://www.myfootnotes.blogsky.com

سلام .. عذرخواهی میکنم که به دلیل حجم بالا و وقت کم مجبور به کپی کردن پیام بالا بودم. خوشحال می شم که به من سر بزنی ... با هم تبادل اطلاعات و لینک و... داشته باشیم.

فعلا بای...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد